رهاورد

حقوق به زبان آدمی زاد

رهاورد

حقوق به زبان آدمی زاد

به زبان آدمی زاد درباره دروس حقوقی حرف میزنیم....

آخرین مطالب
پیوندها

کلمه PLEAD Done

دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۴۸ ق.ظ

2 ادعا کردن (در دادگاه)

  • The old woman was pleading for her son's life.
  • - پیرزن برای (نجات) جان فرزندش التماس می‌کرد.

 

  • Those to be executed pleaded for mercy.
  • - اعدامی‌ها طلب بخشش داشتند.

 

  • to plead ignorance
  • - بی‌اطلاعی را بهانه کردن

 

  •  a plea of not guilty
  • - اظهارنامه‌ی بی‌گناهی
  •  He left earlier with the plea of a headache.
  • - به بهانه‌ی سردرد زودتر رفت.
  • 1.He pleaded not guilty. 
    1. او در دادگاه ادعای بی‌گناهی کر
     
    An eminent lawyer pleaded his case. - یکی از وکلای برجسته دعوی او را (در دادگاه) اقامه کرد.
     He pleaded insanity in the hope of getting a shorter prison term. - او به امید تخفیف مدت زندان خود ادعای دیوانگی کرد.
  • علی هادیان حقیقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی