بیگدلی مهاجرت //دیدگاه نو
جمعه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۳:۵۸ ب.ظ
حس ناامیدی افسردگی در ایران ایزوله
از اخبار منفی فرهنگ ایرانی هرکار میخوای بکنی بشین بشین نمیخواد کاری بکنی
اجر به اجر فراهم کن
اسکالر شیپ درحقوق خیلی سخته حواست به زمان بندی ها باشه
دکتری معمولا شهریه نداره
فول فاند از کانادا سخته از 8هزار دلار تا 38هزار دلار
معدل برای مهاجرت مهمه. 18 به بالا
ایرانی ها دنبال کشور ساکت اروم اند
اروپا فرصت شغلی خیلی کمتره ضعیف تره تبعیض
نگاه کل به جز از بالا به پایین
رقابت سخته در دنیا اکادمیک حقوق
تجربه کاری متنوع فعالیت در NGO ها برای رزومه خیلی مهم
استاده میگه خودت توصیه نامه بنویس
----------------------------
حذف میکنم. یعنی اینقدر مصرّ بودند که من نروم. من اینجا به دلیل اینکه دانش آموختۀ دانشگاه علوم قضایی بودم، دستگاه قضایی باید خدمت میکردم و متعهد به خدمت بودم و اینها اجازه نمیدادند. مشکل نظام وظیفه داشتم. دو بار از ویزای سفارت انگلستان پشت سر هم Reject شدم. دیگر دفعۀ سوم ویزا گرفتن خیلی دشوار بود.
من طریقۀ اپلای کردن را یاد گرفتم و دیدم چیز خاصی نیست. به وبسایت دانشگاه موردنظرتان میروید و آنجا بخش Admission یا پذیرش دارد. آنجا وارد میشوید و مراحل اپلای را که توضیح داده، طی میکنید، مدارک را آپلود میکنید و آخرش هم منتظر جواب دانشگاه میمانید. دیدم که کار خیلی دشواری نیست. لذا آمدم به ۷ دانشگاه دیگر هم خودم اپلای کردم
ه: ببینید برای مقطع کارشناسی به ارشد، رزومه همان معدل شماست و آنها از شما ترجمۀ رسمی ریزنمراتتان را میخواهند. شما فرض کنید ۱۴۴ واحد درس خواندید، فلان درس و فلان نمره، آنها را شما به انگلیسی ترجمه میکنید. ترجمۀ رسمی باید انجام شود. بعد میفرستید به آن دانشگاه و آن دانشگاه بر اساس رزومۀ ریزنمرات، شما را پذیرش میکند. چون دانشجوی کارشناسی طبیعتاً مقاله ISI ندارد. ولی ارشد و دکتری داستان خودش را دارد. در همۀ کشورها هم همینطور هست. که من خب، معدل کارشناسیام ۱۸٫۳۴ بود و معدل الف و خیلی بالایی در دانشگاههای خود ما بود. خب آنجا هم «خیلی خوب» ارزیابی میشد و لهذا توانستیم از همۀ دانشگاه ها آفر بگیرم.
بعد یک مدت هم در دانشگاه لندن UCL به دورههای Writing رفتم، چون ما در مقطع فوق لیسانس باید بتوانیم بنویسیم. مثلاً برای اینکه سر جلسۀ امتحان میخواهیم برویم باید بتوانیم به سؤال ها پاسخ بدهیم. باید نوشته هایمان قوی باشد. آن وقت بود که دیدم علیرغم اینکه در تهران خوانده بودم، خیلی لازم است که زبان کار کنم. شروع کردم تا میتوانستم زبان را مطالعه کردم. ۶ ماه مؤسسه رفتم. ۲ ماه هم رفتم خود دانشگاه لندن.
وقت نماز میشد در دانشگاهمان هم میرفتم کتابخانه، پشت کتابخانه یک کاغذی پهن میکردم و مُهری میگذاشتم و نمازم را میخواندم. کاری با آنها نداشتم. کلاس که تمام میشد، آنها برنامههای خودشان مثل پارتی و اینها داشتند، من کلاسم که تمام میشد سوار اتوبوس میشدم و میرفتم خانه؛ یعنی مثل یک ایرانی بودم که توی دانشگاه علوم قضایی درس میخواند ولی محیطم شده بود لندن، منچستر، آمریکا هیچ فرقی برایم نداشت اینها.
خدماتی شان، تا آموزش و اساتید و بالاتر در خدمت دانشجو هستند. اصلاً فرهنگشان این است انگار. انگار این را برای خودشان تکلیف میدانند. این نیست که دانشجو در خدمت سیستم باشد، سیستم در خدمت دانشجوست؛ یعنی میگویند که به خاطر این دانشجو است که من اینجا استاد هستم، نگهبان هستم، معاون آموزشی هستم، در آشپزخونه دارم کار میکنم، این دانشجو نباشد که ما معنا نداریم. به این واقعا اعتقاد دارند. این را خیلی فهمیدم. احترامشان به دانشجو. برخوردشان با او. وقتی که برایش میگذارند
ر علوم انسانی که آنقدرها بورس نمیکنند، مخصوصاً در انگلیس و بعضی کشورها که لغو شده این بحث بورسش. ولی خب، چون رشته ام انسانی بود عرض میکنم که کلّاً دانشگاههای خارج و از جمله انگلستان، برای رشته های انسانی خیلی سخت فاند میدهند. چون که میگویند ما نیاز نداریم. مثلاً فرض کن من رفتم حقوق آی تی بخوانم. در کشور ما تا آنجا که اطلاع دارم، من اولین فردی هستم که دکترای حقوق E-Commerce دارم. اینجا که دکترایش وجود ندارد. در خارج هم تا جایی که من میشناسم، از ایرانیها فقط بنده این رشته را خوانده ام. خب، دانشگاه انگلستان به من میگوید که شما میخواهی چه به ما اضافه کنی؟ شما تازه آمدهای از ما یاد بگیری. پس برایش Benefit و سودی ندارد که بیاید برای من هزینه کند. اما از آن طرف نگاه کنید در رشتههای فنی مهندسی و پزشکی، اینها پروژه تعریف میکنند و روی وبسایت دانشگاه میگذارند. میگویند هر دانشجویی که میخواهد این را انجام بدهد از هر جای دنیا اعلام آمادگی کند. خب از بین بهترین دانشجوها، بهترینها را انتخاب میکنند. پول میدهند، آن دانشجو هم این آزمایش را طی ۳ الی ۴ سال انجام میدهد، ولی از خروجی این خود دانشگاه استفادۀ خوبی میکند. چون برای یک هدفی این پروژه را تعریف کرده.
به هر جایی نروند. من اسم نمیبرم، چون بعضی از دوستان ممکن است در بعضی از این کشورها که میخواهم اسم ببرم درس بخوانند و بیم آن دارم که به شخصیت آن بزرگوارها بی احترامی شود. شاید آنها به دلایل خاصی مجبور بوده اند آنجا درس بخوانند. ولی هر سیستمی درس نخوانند. سیستمهای درست و حسابی را انتخاب کنند.
* مباحثه کنید.
یکی از مهم ترین نقاط ضعف نظام آموزشی دانشگاهی نبود ساعت مشخصی برای مباحثه دانشجویان با یکدیگر است.
از ویژگی ها و ثمرات مهم مباحثه ثبیت مباحث مطرح شده توسط استاد در ذهن دانشجو، افزایش قدرت تحلیل دانشجو و آشنایی با نظریات جدید و از همه مهم تر نظام مند شدن برنامه مطالعاتی است.
برای انجام این کار کافی است بعد از پیدا کردن یک هم مباحثه ای(هم کلاسی) ثابت، ساعت مشخصی را در مکانی مناسب به این کار اختصاص دهید.
---------------------------
خدابخشی: ابیموه برای استاد نپسندید.
درس با سختی وبی حالی باشه اصلا به درد نمیخوره.
همه کتاب های شهیدی لنگرودی و... با خودش برده تهران بخونه 20 جلد خوندن برای یک درس چیزی نیست.
شب امتحان رفت سینما کارتون شرک
حقوق بیمه پولسازه اگه تخصص کار کنی
علم برم برای دلخوشی خودم مثل بستنی تو تابستان اینقدر بهتون میچسبه
سال دوم تموم نکرده برای کنکور اماده بود سال بالایی می اومده از عبداللله میپرسیدن
از 20 بدم می اومد. من عاشق 18.75
از حجم فعالیت های سیاسی ونیمه سیاسی تون کم کنین خیلی خودت رو درگیر نکن
حکم محجوریتش بدیم
همه کتاب های مطهری خونده
بین دو تا نماز رویه شهیدی اسکینی میخونده
فلسفه دوست داشت
مقاله نویسی برای استاد برای شلاق زدنه
سال 1373 میخواست بره دانش سرا 3 هزار تومن پول میگرفت
اولین مقاله زمانی نوشته که هنوز مدنی 3 پاس نکرده
نو کتاب نوشتن طرف ازاده
استاد از اینکه کسی دیر بیاد بدش میاد.
جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
اینجا پادگان نیست که بگی چند تا اینجا کیفیت مطرحه
فقه نسبت به جامعه خودش فایده وکارکرد داشت در زمان خودش اون زمان موضوعیت داشت تو اون جامعه موضوعیت داشت. دیگه الان کارکرد نداره
--------------------------------
سیستم حقوقی در المان میان ترم پایان ترم نداره.
الان این سیتم در المان نیست
سیستم ایران سیستم حافظه ای تو 3 ماه یادمیگیری
دوره های بین المللی کورسا در قرارداد بن المللی
حوزه داوری بین المللی یادبگیر
- ۰۳/۰۲/۱۴