رهاورد

حقوق به زبان آدمی زاد

رهاورد

حقوق به زبان آدمی زاد

به زبان آدمی زاد درباره دروس حقوقی حرف میزنیم....

پیوندها

متون حقوقی ///Done

شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۵۹ ب.ظ

خب خب حتماً همه بهتون گفتن که آره charge میشه متهم کردن کسی و ازین حرفا. خب نمی خوام بگم اینطور نیست😁 ولی ی کلمه دیگه پیدا کردم که می تونی به جاش استفاده کنی و خفن تر بنظر برسی پس اینو داشته باش😎👇🏻
arraign!
دقیقاً همون معنی متهم کردن رو داره😉 اینم مثالش👇🏻

🧩He was arraigned for murder.yes
اون برای قتل متهم شد.🔪🩸

به همین راحتی!❤️
البته دقت داشته باشید که arraign پروسه طولانی تری نسبت به charge یا accuse داره و شامل احضار و فراخواندن متهم به دادگاه برای شنیدن اتهاماتش هم میشه❗️yes

@anglaiseavancee
 

 

📖 برای احضار کردن کسی در دادگاه می‌تونیم از عبارت های مختلفی استفاده کنیم، یکیشون میشه ”be hauled up before“؛
📒 بزار ی مثال برات بزنم ازش☺️

🧩He was hauled up before the local magistrates for dangerous drivingyes.yes
اون آقا در برابر قضات محلی به‌خاطر رانندگی خطرناک احضار شد.

  • 1.We only have five minutes to get there. Let's haul! 

    1. فقط پنج دقیقه وقت داریم تا به آنجا برسیم. بیا عجله کنیم!

💡 ی دونه P.s: کلمه‌ی magistrate به معنای قاضی‌ای هست که در پایین‌ترین درجه از دادگاه قضاوت می‌کنه. magistrate's court دادگاه‌های محلی کیفری هستنyes در انگلستان و ولز، که به جرایم کوچک (نظیر مثال بالا) می‌پردازند و magistrate ها در این دادگاه ها حضور دارند.

@anglaiseavancee
@anglaiseavancee

صبحتون زیبا☀️❤️
بریم امروز باهم ی اصطلاح حقوقی درجه یک یاد بگیریم!
شنیدی توو حقوق میگن «دستور» یا به طور خاص «قرار»؟ خب بهش در زبان انگلیسی میگیم ”injunction“.😎 اما خب کلمهٔ خشک و خالیش که به دردمون نمی‌خوره! بریم توو مثال ببینمش👇🏻

 

The judge took out an injunction to prevent the press from publishing the information.⚖ yes
قاضی قراری برای جلوگیری از انتشار اطلاعات توسط روزنامه ها صادر کرد.

The court granted an injunction against the defandants.🏛yesyesyes
دادگاه دستوری علیه خواندگان صادر نمود.

🧩اما وقتی هر یک از طرفین بخوان خودشون قرار یا دستور از دادگاه بگیرن، میگیم👇🏻

 

 

The parties are striving to seek/obtain an injunction.
طرفین دعوا برای گرفتن دستور از دادگاه دوندگی می‌کننyesyes

 

PS:
لغت injunction در انگلیسی بیشتر در معنای عام «دستور توسط دادگاه» ست، و قرار رو هم در بر میگیره.

Learn and enjoy!❤️

1.the mayor issued an injunction. 

1. شهردار دستوری صادر کرد.

@anglaiseavancee
@anglaiseavancee

  • علی هادیان حقیقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی