درس مبانی

جامعه مشترکات بین المللی به واسطه تحولات سریع نظام بین الملل کارایی خود را از دست داده وپاسخگویی نیاز های بشری نمیباشد.جامعه بین المللی جامعه متشکل از دولت ها حاوی قواعد پراکنده با رویکرد همکراری صرف وفاقد همستگی حاوی تفاوت های ملموس در این جامعه الویت روابط خصوصی منافع فردی بر جمعی  همه چیز ابا اراده صرف دولت ایجاد میگرددعنصر رضایت توش مهمه در مقابل جامعه مشترک که باهدف همبستگی  ایجاد قواعدی که عینیت داره متبنی بر روح جمعی ومنافع مشترکه. 

ارزش های مشترک در حال تغییره ثابت نیست.

وجه سیر ارمانی حقوق بین الملل حامعه مشرتکات بین المللیه ولی سیر غالب در روابط بین تابعان قراردادی پرنگه رضایت دولت هامهمه

حققوق بشر با حقوق بین الملل یکی باشه این دیگه ته گوونه ارمانیه

برسی سیر تاریخی جامعه بین اللملی نشان داده است که ما شاهد حرکت جامعه بین المللی به سمت جامعه مشرکات بین المللی هستیم.قبلا حقوق دولت ها الویت داشت بر حقوق ملت ها. توسل به زور مشروع بود. حرکت به سمت انسان محوریفارش اساسی. ما شاهد ظهور مفاهیمی نظیر انسانی شدن حقوق بین الملل هستیم. به عبارت دیگر ظهور وحضور حقوق بشر وبشر در همه عرصه های حقوق بین الملل وخروج از اراده محوری صرف دولت هاهستیم.. 

 

در برخی از موارد شاهد تعارض بین حمایت از انسان وحاکمیت دولت ها هستیم .

کی از مصادیق نفوذ حقوق بشر وانسان محور اصل عدم مداخله میباشد در اینجا اصل عدم مداخله در تعارض با مداخله بشردوستانه قرار میگیرد. مداخله بشردوستانه از آرمان های تایسیی ملل متخد یعینی کرامت انسان وحمایت از او دربرابر نقض های شدید است

در تعارض این دومفهوم برخی قائل به برتری اصل مداخله بشردوستانه هستند ومعتقدند اصل مدداهاله بشروستانه همانند دفاع مشروع استثنایی بر اصل عدم مداخله میباشد با این حال نقد: 

1.عدم ماداخله قاعده امره2. یک فاعده مفهوم مجزا 3دفع مشروع طبق منشور جزو حق داتی که در بدو تشکیل دولت به ان ها داده میشود

در مقابل برخی دیگر قائل به برتری اصل عدم مداخله هستند. معتقدند که وفاق لازم برای مداخله بشردوستانه وجود ندارد این مورد حزو دگترین به حساب میگردد ماشاهد قاعده مجزا نیستیم در اینجا قاعده ای خلق  نشده است کزارش دبیر کل در طرح ورود این نظریه حکایت از بینشی نو  نه خلق قاعده. اجرا این نظریه در عمل استفاده از فصل 6و7 منشور است. جیزی جیدیدی برای ارائه ندارد اسفتاده از این اصل موجب به خطر افتادن امنیت حقوقی میشود چرا که کشور های مخلتف ممکن است به بهانه منافع سیاسی وقدرت دست به این اصل برده قابلیت پیش بینی قواعد زیرسوال برده ومنجر به ایجا دابهام  این رویکرد مولفه نظام حقوقی وحکونت قانون است

مفهوم مسئولیت حمایت در هرسه جمایت از مردم،واکش در مواردی که دولت تخطی کرده وبازسازی بعد از اقدام با خامی وععدم قوام مواحه است

 

 

 

 

انسان از بدو خلقت خواهان عدالت بوده این امر جزو آرمان های دیرینه بشری است. تمایل جامعه مشرتک نیز به سمت برقررادی عدالت است. لازمه حیات جمعی در جامعه مشرتک بین المللی عدالت است..برای دستیابی به عدالت  چه جنگ ها ونقض تعهدات بین المللی رخ نداده قدرت های بزرگ همواره از این مفهوم سواستفاده کرده اند تاحقانیت خود را اثبات کنند تجلی عدالت در حقوق بین المللی انگار ناپدیر یکی از مصادیق حقضور عدالت حقوق بشره مصادیق نظیر حذف بردگی،شنتاسایی حقوق اقلیت.

قواعدی هستند که فراتر از اراده دولت ها که حاکمیت نقض میکنه. حکایت نفوذ الگو حقوق عمومی در حقوق بین الملل است

حقوق بین الملل محدود به فرم نیمخواد بشه محدود به اراده دولت ها نیست.

قواعد ه

عدالت وجه ارمانی غایت محور داره وخارج نظام حقوقی وقضایی قرار میگیره تا مورد ملعبه یک سستم قرارنگیره

هدف غایی عدالت تحقق خیر مشترک وخیر فردی جمعی است.

حقوق تکالیف دولت ها بر مبنای عدالت بنا شده

مبنی تشکیل حقوق بین اللملل بر دو مبنای حفظ صلح حفظ حقوق بنیادین بشر است. حضور عدالت در هر دو این مصادیق انگار ناپذیر است.

صلح وعدالت رابطه دو طرف داشته  لازم ملرزوم یکدیگر قرار میگیردند صلح پایدار بدون عدالت وعدالت پایدار بدون صلح. با این حال گاهی ممکن این دومفهون در تعارض بایگدگر قرار گیرندو

دستیابی به عدالت مسلتزم نقض صلح بین تابعان حقوق بین المللی  باشد. دستیابی به صلح مستلزم نقض عدالت در حقوق بشری افراد باشد.

به طور مثال اگر در جایی نقض

عنای مداخله برای نجات افراد انسانی فارغ از رنگ، نژاد و مذهب تعریف شده است

مسئولیت اصلی حمایت از افراد غیر نظامی در قبال نسل کشی، جنایات جنگی، پاک سازی نژادی و جنایات علیه بشریت بر عهده ی دولت هاست. در صورت ناتوانی دولت، مسئولیت حمایت به جامعه ی بین المللی منتقل می گردد. در جایی صلح اقتضا میکند در امور داخلی دولت به منظور حفظ صلح امنیت بین المللی دخالت نشود در مقابل مداخله بشردوستانه قائل به جلوگیری از نقض حقوق بشر ومداخله به منظور اجرا عدالت میباشد..

برخی دیگه از دکترین میگن مداخله بشردوستانه محل برای نقض صلح وحاکمیت دولت پوشش اعمال سیاسی خودشونه

 

اهداف سازمان ملل در کتنار تامین صلح عمل براساس عدالت در عرصه بین المللی است.

 

روح همبتسگی نیست،تابعان برابر نیستند،شورای امنیت تبعیض ،تعداد قواعد امره کم محدوده

امنیت حقوقی به عنوان یکی از مولفه ها و عناصر ضروری و اجتناب ناپذیر یک نظام حقوقی دارای حکومت قانون قلمداد می شود

 

 

 

 

منع نسل کشی منع برده دری،حاکی نفود حقوق بشر نفوذ الگو حقوق عمومی در حقوق بین الملل جایی جامعه در عین تفاوت ها برای صلح وبشریت کنار هم کنار اومدند ببر همین اساس برخی قائل به قانون اساسی دونستن مشنور هستند 

قانون اساسی پنداشتن، نفود قدرت بزرگ فقدان روح همستگی تابعان نابربار  عدم امکان مقایسه نظام داخلی با خارجی نبود اصول بنیادین  عدم انعکاس هویت ملی در ق اساسی

عدالت دارای دو جنبه است. یک وجه خصوصی دیگری وجه عمومی. وجه خصوصی غیر حاکمیتی مفهوم  برابری به ذهن متادر میکند که میتوان از عدالت مبادله به عنوان مصداق آن یاد کردوجه دیگر حوزه حقوق عمومی است که جنبه سلسه مراتبی وحاکمیتی  دارد.

سوالی که مطرح میشه اینکه نکاه حقوق خصوصی وعدالت مبادله با اخلال در نظام بین المللی نمیشه؟چرا میشه عدلت مبادله باعث اخلال میشه. رویکردی به امنیتت حقوقی منجر میشه رویکرد حمعی محور حرکت به سمت جامعه مشرتکات بین الململی در عدالت توزعیی دیده میشه. رویکرد بین الملل وحاکمیت تا قبل از رای دادگاه نگاه به عداتلت روابط خصوصی بود عدلات برابری 

 

به طور مثال در مووضوع گسرتش مرزها تعارض عدالت وصلح هستیم حق گسترش 

الگو حقوق عمومی به واسطه رشد جامعه مشترکات بین المللی در حوزه عدالت ورویکرد نیز پیدا است. نگاه الگو حقوق عمومی رو یکرد عدالت توزیعی  رویکرد امینت حقوقی تامین میکنه، در راستای ارزش های مشرتک جامعه نگاه مبادله در حقوق بین الملل کارایی نداره وجواب نمیده مثال مرز 

 

اصل مداخله بشردوستانه وعدم مداخله